صبای مامان و بابا

بدون عنوان

سلام گل مامان دیروز با مامانجونی رفتیم دکتر همه چیزت خوب بود مامانجونی هم کلی قربون صدقه صدای قلبت رفت دکتر گفت هفته دیگه برات سونو مینویسه ایشالاه مامان و بابا منتظر ن زود تر ببیننت دوست داریم
12 شهريور 1391

اولین سکسه ها

سلام عزیزم امروز جمعه است بابایی هم خونه نیست ما تنهایییم. راستی الان یک هفته است داری سکسه می کنی خیلی بمزه است نزدیک 10 دقیقه هم طول میکشه هر دوروزی یه بار سکسکت میگیره مامانی فدات عسیم.  
27 مرداد 1391

18مرداد91

سلام دخملم دیروز تولد مامانی بود خاله ها اومده بودند خونمون از صبح و تمام خونمونو تمیز کردند حسابی خسته شدند ایشالاه وقتی بدنیا اومدی جبران میکنیم براشون خاله انسیه و سهیلا هم دیروز زنگ زدنو تبریک گفتن حا شمارو هم پرسیدن بابایی هم یه کیک قلبی خوشگل خریده بود برام خیلی خوشگل بود دستش درد نکنه راستی دیشب شب قدر بود خاله ها که رفتن باهم تا ساعت 3و 45 دقیقه بیدار بودیم. دعا کردیم ایشالاه که خدا قبول کنه. ...
18 مرداد 1391

هفته 32

سلام عزیزم امروز این وبلاگو ساختم تا خاطراته روزارو برات بنویسم امروز 10 مرداده از این هفته دکتر برام رژیم داده تا زیاد چاق نشیم دوتاییمون تا راحتتر بیای این دنیا ایشالله ..    فکر کنم بابایی تورو بیشتر از من دوست داره از رفتاراش معلومه فعلا حسودیم نمی شه اخه منم تورو خیلی دوست دارم ولی باباییم زیاد دوست دارم برا امروز بسه فعلا دوست داریم نازنین زهرای مامان بابا   ...
15 مرداد 1391

یکشنبه 15 مرداد

سلام عزیزم ظهرت بخیر مامانی البته برای شما صبح چون تازه بیدار شدی امروز تو نینی سایت یه همزاد پیدا کردی اونم اسمش نازنین زهراست 4 مهرم به دنیا میاد ایشالاه خیلی جالبه دقیقا همسن همید راستی امشب افطاری خونه خاله لیلاییم خاله بابا حامد ............خیلی مهربونه مطمئنم که وقتی بیای دوسش داری 2تا دخمل دوقولوی باهوش و بازیگوش داره   ...
15 مرداد 1391

پنجشنبه 91/5/12

سلام عزیز مامان امروز باهم خوابیدیم تا ساعت 12 بابا هم با ما خوابید بعدشم رفت بیرون که بیمه ماشینو بگیره خداکنه امشب مارو ببره بیرون بگردیم راستی چرا مامانی شبا نمی خوابی ،گل مامان شبا باید بخوابی مامانم بخوابه شما تا سحر بیدار بودی منو هم بیدار نگه داشتی   ...
15 مرداد 1391
1